شب یلدا
امشب من و مامان جون و بابا جون داریم می ریم خونه خاله، برای اینکه هم تولد پارمیداست و هم تولد رهامک بانمک مامان جونم هنوز برای جشن تولدا کادو نخریده ،امروز با بابایی جونم می رن تا کادو بخرن ،آخه اون رهامک به مامان جونم گفته که باید براش تراکتور بخره ،یکی نیست به این رهام بگه آخه تراکتورم شد اسباب بازی ،حیف که من بیرون نیستم تا به مامان جونم تو خرید کادو کمک کنم ...
نویسنده :
مامان جون
14:05